امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مسامحه کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
neglect, procrastinate, slack

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مسامحه کردن

  1. مترادف:
    اهمال کردن اهمال ورزیدن کوتاهی کردن سستی کردن قصور ورزیدن کاهلی کردن
  1. مترادف:
    آسان گرفتن سهل انگاشتن
  1. مترادف:
    طفره رفتن
  1. مترادف:
    به‌تاخیر انداختن

ارجاع به لغت مسامحه کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسامحه کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مسامحه کردن

لغات نزدیک مسامحه کردن

پیشنهاد بهبود معانی